قصه یه روزی یه نفربازم کناربنجره س/یه نفرعجیب دلش شور میزنه/یکی ام باتیرای داغ نگاه/دوتا چشم و داره ازدورمیزنه/یه نفر داغ دلش تازه شده/د لخوشیش یه عکس یادگاریه/یکی باغم می نویسه رو د لش/ ای خدا عجب چه روزگاریه/یه نفرخیری ندیده ازحالا/بس بناه می بره به گذشته هاش/یکی ام شاعره تاخسته میشه/زود میره سراغ دست نوشته هاش/یکی اروم باخوش حرف میزنه/دلت اومد منو تنها بذاری/دلت اومد چمدون دلم و/تو فرودگاه دلت جا بذاری/یه نفر دستاشو برده اسمون/ازخداچیزی تقاضا می کنه/یه نفرواسه کسی که نمیاد/در خونش و داره وا می کنه